هزینه های فروش: چیست و چرا باید آنها را پیگیری کنید
هزینه های فروش: چیست و چرا باید آنها را پیگیری کنید
بگویید شرکت شما در سه ماهه اول یک محصول بسیار موفق را عرضه کرد. در طول سال باقیمانده، شرکت شما به صورت انبوه تولید می کند، به طور گسترده به بازار عرضه می کند و مجموعه ای از فروش های تهاجمی را برای این محصول سطح بعدی و پیشگام فردا انجام می دهد.
اکنون، گرد و غبار نشسته است، و زمان آن است که صورت درآمد خود را جمع آوری کنید. شما هزینه های زیادی را برای عملکردهای مختلف متحمل شده اید و انتظار می رود هزینه های خود را به دسته های مختلف تقسیم کنید.
هر دلاری که خرج میکنید به یک دسته خاص تعلق دارد، پس چگونه میدانید که چگونه تمام آن پول در صورت درآمد شما به کجا تعلق دارد؟
در اینجا ما بر یک نوع عمده تمرکز خواهیم کرد – هزینههای فروش. نمونههای متفاوتی از هزینهها را خواهیم دید که واجد شرایط آن دسته هستند و یاد میگیریم که چگونه آن را از سایر بخشهای مشابه متمایز کنیم.
هزینه های فروش چیست؟
اصطلاح «هزینههای فروش» شامل هرگونه هزینهای است که بخش فروش در طول فروش، توزیع و بازاریابی یک محصول یا خدمات متحمل میشود.
برای مثال، بیایید شرکتی را تصور کنیم که اجاقهای تجاری را به نانواییها میفروشد. در این مورد، هزینههای فروش شرکت ربطی به ساخت یا نصب آن فرها نخواهد داشت.
در عوض، هزینهها فقط هزینههای مربوط به فرآیند فروش را پوشش میدهد – از جمله هزینههای سفر، پارکینگ، حقوق، و کمیسیون. هر چیزی که بلافاصله به رفتن فروشنده از نانوایی به نانوایی مربوط نمی شود و صاحبان مشاغل را متقاعد می کند که کوره هایی را که استفاده می کنند جایگزین کنند، هنگام محاسبه فروش محاسبه نمی شود. هزینه ها.
نمونه هایی از هزینه های فروش
- دستمزد تیم فروش
- کمیسیون
- مزایا
- هزینه های سفر
- مالیات حقوق و دستمزد
در برخی موارد، هزینههای بازاریابی ممکن است زیر چتر هزینههای فروش حساب شوند. اینکه آیا یک کسب و کار این تمایز را ایجاد می کند به طور کلی به این بستگی دارد که عملکردهای فروش و بازاریابی آن شرکت چقدر در هم تنیده شده اند.
اگر مسئولیتهای بازاریابی معمولاً تحت بخش فروش شرکت شما قرار میگیرد، باید در هزینههای فروش شما لحاظ شود. این می تواند جنبه هایی مانند هزینه توسعه کمپین های تبلیغاتی، ایجاد و توزیع مواد تبلیغاتی، و هر نوع هزینه رسانه های اجتماعی را شامل شود.
اگرچه تعیین هزینههای فروش شما ممکن است ساده به نظر برسد، برخی از مقولههای هزینه مشابه وجود دارد که باید بتوانید از آنها متمایز شوید – یعنی هزینههای اداری و هزینه کالاهای فروخته شده.
فروش در مقابل هزینه های اداری
هزینه های اداری سربار کلی شرکت را پوشش می دهد. این هزینهها شامل هزینههای تکرارشوندهای است که شرکتها باید دائماً برای «روشن نگهداشتن چراغها»، از جمله اجاره دفتر و بیمه، به آن بپردازند. تفاوت آنها با هزینه های فروش این است که به عملکرد هیچ بخش یا عملکرد خاصی وابسته نیستند.
بیایید همان مثالی را که قبلاً استفاده کردیم در نظر بگیریم – تجارت فرهای تجاری. هزینه های اداری برای شرکت به صورت اجاره دفتر مرکزی شرکت، حقوق کارکنان اداری و تاسیسات آن، و بسیاری از هزینه های دیگر که مختص تولید یا فروش کوره تجاری آن نیست، می باشد.
این اشاره به تولید، تمایز مهم دیگری را نیز آشکار میکند – تمایز بین هزینههای فروش و هزینههای کالاهای فروخته شده (COGS). COGS منابع و منابع لازم برای تولید محصول یا خدمات یک شرکت را پوشش می دهد.
در مورد اجاقهای تجاری ما، فرض کنید این شرکت یک کارخانه تولیدی برای اجاقهای خود در خارج از کشور دارد. COGS شامل اجاره کارخانه، حقوق کارگرانی است که کوره ها را می سازند، و لوازم مورد نیاز برای ساخت آنها. همچنین شامل هزینه های حمل و نقل و حمل و نقل برای آوردن محصولات نهایی به ایالات متحده می شود.
این مهم است که بتوانید این دسته بندی هزینه ها را متمایز کنید و درک کنید که هر کدام چگونه بر سودآوری کلی شرکت شما تأثیر می گذارد. تقسیم بندی هر دسته به شما وضوح بیشتری در مورد اینکه کجا خرج می کنید، چقدر کارآمد هزینه می کنید و چگونه می توانید منابع و سرمایه خود را در آینده بهتر تخصیص دهید، می دهد.
نسبت هزینههای فروش نسبت به سایر دستههای هزینه اغلب از کسبوکار به کسبوکار متفاوت است. شرکتی که محصولش نیاز به نمایش گسترده در محل دارد، هزینه های سفر بیشتری را نسبت به سایرین متحمل می شود. کسبوکارها ساختار کمیسیون متفاوتی دارند، و برخی از کسبوکارها – مانند سایتهای تجارت الکترونیک – دارای حداقل هزینه های فروش مستقیم اما هزینه های قابل توجه بازاریابی آنلاین.
هزینه های فروش شما نیز اغلب در صورت درآمد شما به عنوان زیرمجموعه ای از هزینه های عملیاتی شما گزارش می شود.
منبع تصویر: Freshbooks< /p>
این مهم است که هزینه فروش محصول خود را پیگیری کنید. این می تواند نقطه شروعی برای تعیین اینکه چگونه پول شما می تواند بهتر تخصیص یابد در صورتی که ارقام فروش شما آن چیزی نیست که باید باشد، ارائه دهد. مهم نیست که ماهیت کسب و کار شما چیست، ضروری است که هزینه های فروش خود را زیر نظر داشته باشید.
منبع:hubspot